شرح شغل وظیفه محور در عصر جدید چارلی چاپلین

تعریف «خط تولید» و تمرکز بر «تخصصی کردن کارها»، به عنوان یکی از دستاوردهای مدیریت در اوایل قرن بیستم شناخته شده است. روشی در شرح شغل و وظیفه گرایی که هنری فورد در کارخانه اش به کار گرفت. رویکردی که سرنوشت صنعت و حتی سبک زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار داد.

با وجود همه ی بهبودهایی که در نتیجه ی خط تولید و شرح شغل و شرح وظیفه و اقدامات مدیریت منابع انسانی در بهره وری کارخانه ها پدید آمد. مشکلات زیادی نیز با خود به همراه آورد. خط تولید پیوسته در نهایت کاری تکراری تعریف می کرد. که کسالت و ملال آور بودن آن قابل چشم پوشی نیست. این تکرار، هنگامی که با سرعت مکانیکی موجود در ماهیت کار همراه شود، پیامدهای ناگواری هم در پی خواهد داشت.

پیامدهای شرح شغل وظیفه ای تکراری

کار تکراری، سوانح و خسارت های زیادی را در حین کار موجب می شود. همچنین تخصصی کردن مشاغل فردیت را از کارکنان می گیرد. و به ناچار توجه آنها را به امور غیرکاری جلب می کند. همان عاملی که موجب بروز ارتباط اجتماعی پایین که پاسخگوی نیازهای منابع انسانی نیست.، به از خود بیگانگی کارکنان دامن می زند. و در نهایت کنترل پایین کارکنان بر فرآیند کار، ضربه نهایی را وارد می کند. با از بین بردن اندک انگیزه ی موجود، موجبات تعهد پایین، فرسودگی شغلی و ترک خدمت را فراهم می کند. نمونه ی این موارد در شرح وظایف معمول سازمان های زیادی دیده می شود.

چارلی چاپلین در شاهکار «عصر جدید» که نمونه ای از انتقادهای وارد به صنایع و مدیریت بود.، با زبان استعاره، چنین کارگری را با شرح شغل وظیفه محور و تکراری و خسته کننده توصیف می کند. که در لابه لای چرخ دنده های ماشین آلات کارخانه گرفتار شده. و در آخر مجبور می شود همکاران و سرپرستان واحد را نیز همچون ماشین ببیند و به تنها ابزار در دسترسش برای اصلاح آنها اقدام کند!

این سکانس طلایی از فیلم «عصر جدید» در مورد تکراری بودن شرح شغل وظیفه محور را از دست ندهید.