مدیران زیادی هستند که در مدیریت عملکرد و بهبود موفق نیستند. همان منظوری که برایش استخدام شده اند.

مثلاً نمی توانند به صورت اثربخش خواسته های کسب و کار را به واحد خود منتقل کرده و در آن جاری کنند. هر زمان هم که تلاشی می کنند و درخصوص عملکرد افراد قضاوتی می کنند، پذیرفته نمی شود و سطح تنش ها را در واحد بالاتر می برد.

در سوی دیگر هم معمولاً دلایل قانع کننده ای برای توجیه ضعف مدیریت وجود دارد. بدین ترتیب نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد، قابل اتکا نبوده و نبودن آن بهتر از بودن آن – با وجود همه ی زحمت هایی که دارد – است.

شایستگی های ضروری مدیران برای مدیریت عملکرد

اگر سیستمی که برای پایش و هدایت عملکرد جاری است، مطابق با الگوهای بهینه باشد، احتمالاً دلیل اصلی این وضعیت در شایستگی های لازم نهفته باشد. داشتن توانایی در حیطه های زیر می تواند مدیران را در انجام این فعالیت به موفقیت نزدیک کند.

- مهارت روشن کردن نقش مورد انتظار و آنالیز شغل

- مهارت تسهیل گری در جلسات مرور و بازخورد عملکرد

- مهارت توسعه ی کارکنان با هدایت، مربی گری Coach­ing و ارشدیت Mentoring

- مهارت تحلیل گری بر اساس شواهد و واقعیات و رعایت انصاف در قضاوت عملکرد

- درک استراتژی سازمان و نحوه ی همراستا شدن با آن

مژده اینکه تمامی این مهارت ها آموختنی و اکتسابی هستند. نیازی نیست و حتی شاید امکان نداشته باشد که مدیر به صورت ذاتی آنها را داشته باشد.